سه کریپی پاستای فراموش شده ماین کرافت به همراه مود !

سلام.
همتون تا حالا داستان های ترسناک رو توی جاهای مختلف خوندین یا شنیدین. مخصوصا داستان هیروبراین ماینکرافت که الان اسطوره خیلی ها شده و هزاران اسکین و مود و پلاگین جدید ازش ساخته می شه. خیلی ها هنوز باورش دارن و خیلی ها به چشم یه داستان کودکانه بهش نگاه می کنن ; داستانی که رقبای ماین کرافت برای دور کردن بچه ها از این بازی ساختن و هر روز ویدیوی فیک و جدیدی ازش توی یوتیوب منتشر می کنن. اما هیروبراین تنها داستان ساختگی توسط کاربرای حسود نیست سه داستان دیگه هم هستند که هیچ وقت مثل هیروبراین معروف نشدن ولی باز هم طرف دار های خودشون رو دارن.
1. Entity 303

ناچ یه کارمندی داشته که ایده ساخت یه موب ترسناک رو به نام انتیتی 303 رو میده
اما ناچ اخراجش می کنه و اون هم یه موجود با هوش مصنوعی بالا می سازه و اسمش رو می زاره انتیتی   303 و طوری برنامه نویسیش می کنه که به دنیا ها نفوذ و سرور ها رو هک کنه و خلاصه انتقامی رو از ناچ بگیره.

ارتباط با هیروبراین:

در بسیاری از فیلم های ترسناک غیر واقعی توی یوتیوب هیروبراین تابلو هایی رو گذاشته که روش نوشته hjalp این کلمه به زبان سوئدی به معنای کمک هست و خیلی ها میگن که انتیتی 303 هیروبراین رو اذیت میکنه و باهاش دشمنه. برای همین هیروبراین از بازی کنا در خواست کمک می کنه.

;

کار هایی که انجام میده :
1.هک کردن سرور ها.
2. آزار و اذیت موب ها مخصوصا هیروبراین
3.حذف دنیا ها
4.حذف ماین کرافت

ناچ این داستان جدید رو می شنوه و اعصابش خورد میشه و این جمله رو توییت می کنه:

what is wrong with you people its just a game i cant deal with this. Go read a science, people! There are no ghosts!

شما مردم چه مشکلی دارین نمی تونم با این کنار بیام برین یه علمی بخونین مردم اونجا هیچ روحی نیست!

کسایی که این داستان جدید رو ساختن برای بیشتر محبوب کردنش بهش لقب The New HeroBrine هیروبراین جدید دادند و حتی داستانی جدید ساختن که اون کارمند یه بار دیگه انتیتی رو بازسازی کرده و یه پیشرفته ترش رو وارد بازی کرده :

ولی با این حال اصلا معروف و محبوب نشد.

یه سرچی تو اینترنت زدم مودش هم ساختن ولی امتحان نکردم خودتون امتحان کنین: (توجه: لینک ها دیر باز میشه صبور باشید 🙂 )
1.7 : ( نسخه پیشنهاد شده توسط سازنده ) لیــــــــــــــــــــنک 😐
1.8: ( باگ های بر طرف نشده ) لیــــــــــــــــــــنک 😐

2.The RedSteve
استیو قرمز ( موجودی قرمز تر از تصور شما 😐 )
اینم به زور می شه گفت یه چیزی هست :/ ته تغاری ویدیو های یوتیوب سه تا فیلم با عنوان های مختلف آپلود شده و هر فیلم داستان خودشو داره 😐
( به من رحم کنین به خدا هیتلره من هیتلر شکن ندارم که فیلم ها رو بزارم )
فیلم اول:
یه پسر یه عکس رو از ماین کرفت گوشیش نشون میده که یه چیز قرمز لای درخت هاست و کاملا ضایعست که ماشروم بلاکه ولی ادعا می کنه که این نسخه پی ای 0.7.5 است و در این ورژن هنوز ماشروم بلاک اضافه نشده بوده ولی در همون عکس حدود 15 بلاک اون ور تر یه درخت ماشروم قهوه ایه ! و این نشون میده که ویدیوش فیکه.
فیلم دوم:
در این ویدیو یک پلیر شروع می کنه به کشتن گوسفند ها و هی دوره خودش می چرخه بعد از تموم شدن ویدیو یه قسمتی از همون ویدیو رو با صحنه آهسته نشون میده انگار که یه 2 تا بلوک قرمز رو هم چیده بودن (یا RedStone block یاRed Wool)
که خیلی ضایع بود .
فیلم سوم:( اووف تا اینجا 585 واژه 🙂 )
می خواد یاد بده چجوری رداستیو اسپان کنیم 😐
یارو نه تا رد استون بلاک می زاره بغل هم و یه پلیر با اسکین کاملا قرمز اسپان میشه

دیدی چه راحت بود؟ کلا این داستان مسخره 50 کلمه هم نشد 🙂

3. Null
Null به انگلیسی یعنی خالی , پوچ !
که داستان بسیار طولانی ای داره و زمان زیادی طول کشید تا ترجمه بشه.
داستان: ( برای دایموند : خیلی طولانیه اگه می خوای خلاصش کن یا گلچین ازش ببر )
ما همه داستان افسانه هيروبراين را شنيده ايم.حتما تا مي شنويد با خودتون مي گين هيروبراين حتما فيک است ناچ گفته که واقعي نيست! ولي چي ميشه اگه بهتون بگم که هست… به هر حال نه اينجوري که ما فکر مي کنيم.بزارين توضيح بدم تقزيبا سه سال پيش من داشتم تو يک ورژن قديمي (آلفا يا بتا)بازي مي کردم درست يادم نمياد. من اون موقع کم سن و سال تر بودم و واقعا درباره ي اين که يه بازي ساده مثل ماين کرفت چقدر مي تونه خطرناک باشه فکر نمي کردم.من اولين دنيام رو يادم مياد اولين خونم, ميدوني,چيز هايي که پلير ها حتما يادشون مياد. خب من يه دوست داشتم که به من درباره ي اين هيروبراين گوگولي گفت.من تصور مي کردم اين يه چيز مسخره است,چون تصور مي کردم که دوستم داشت شوخي مي کرد.به هر حال من شيفته ي اين روح کوچولو شده بودم.مطمئنم شما هم شدين چون يه ياروي شيطاني بدون تخم چشم در يک بازي زيبا و رنگارنگ مي پلکيد و به مردم حمله مي کرد.
اين روزا, من ديگه هيچ وقت هيروبراين رو ياد آوري نمي کنم,ولي من يکي رو ديدم که هميشه اداي اون رو در مياورد ولي به صورتي ديگر. اين پلير کاملا سياه رنگ بود.سياه سياه بدون هيچ جزئياتي.من هيچ وقت تصور زيادي ازش تو ذهنم نداشتم.چون که اون هيچوقت خودشو به من مستقيم نشون نميداد… و اون هيچوقت ترسناک نبود , اون مثل نگاه کردن زياد بدون هيچ صحبتي بود.کمي بعد,من به يک قدم بزرگ تر دست يافتم, اون يه جورايي نابود شد.گم شد.اون موقع من يه کم سنم بيش تر بود. ولي بازم به اون به چشم يک شيطان نگاه نمي کردم. من به ياد آوردم که چقدر قديما باحال بود… پس من تلاش کردم تا يه راهي پيدا کنم تا روي ورژن قديمي بازي کنم, ولي غير ممکن بود…
به هرحال لانچر جديد ماينکرفت مي تونست شما رو به گذشته ببره… خب منم رفتم. در نظر داشته باشين بازي من مود شده نبود.شما نمي تونستين يه ورژن قديمي رو مود کنين,منم نمي تونستم. من با ورژن 1.2.5 بتا شروع کردم . همه چي خوب بود اما فقط تا قبل از چند روز. اين زماني بود که روح شبه وار مثل هيروبراين خودشو به من نشون داد. بعد از برگشت به خونه از معدن, من رفتم به يه جنگل کوچولو در سمت شرق کلبه ي چوبيم چون داشتن نور هنوز در ماينکرفت نبود. اونجا واقعا واسه من تاريک بود ولي اونجا نور بود يه نور خيلي کم.تو گوشه چشمم ديدمش. وقتي رفتم ببينمش ديدم که يه مشعل رد استونه. من تصور کردم اين يه شوخي موجانگه که تو دنيا گذاشته تا همه فکر کنن هيروبراينه.من مشعل رو به دقت بررسي کردم,با فکر کردن به اين که اين فقط يه شوخي کوچيکه, به قدم زدنم ادامه دادم. وقتي به خونم رسيدم. یه دونه تابلو در در خونم بود. “یه شوخی دیگه!” اون تابلو یکم عجیب بود . توش فقط یه کلمه نوشته بود
Null (به معنای پوچ,خالی,تهی (
اگه اشتباه نکنم,
Null
یجورایی مثل گفتن در دسترس نیست یا یچیزی تو همین مایه هاست.من آدم شکاکی نیستم . واسه همین فکر کردم اینم یه شوخی جدیده. یا یدونه باگه. من رفتم خوابیدم تا صبح شه. وقتی رفتم بیرون قدم بزنم یه صدایی مثل صدای گریه اومد. من دوروبرم رو نگاه کردم هیچ کس نبود یه دفعه صدای وقتی که می افتی شخصیتت داد می زنه اوه اومد. سریع برگشتم وهیروبراین رو دیدم من شوکه شده بودم قبل از این که کاری بکنم بازیم خارج شد و به اون حالت پس زمینه ماین کرافت رفت که یه زمین خاکیه. قبل از این که بازی اتوماتیک خارج بشه با خودم فکر کردم این چی بود که من دیدم !؟ به اندازه کافی دیدم . و سریع به موجانگ ای میل فرستادم تا بپرسم چرا باید یه شوخی مسخره و ترسناک رو تو بازی بزارن تا دو ماه هیچ جوابی نیومد اونا هیچی مثل معزرت خواهی نگفتن فقط نوشتن ” ببخشید ولی درباره ی هیروبراین نمی تونیم بهتون چیزی بگیم ” دیگه حالم از ورژن های قدیمی به هم می خورد پس رفتم و به ورژن 1.7.2 آپدیت کردم و یه دنیای جدید ساختم. و توی یه منطقه دشت اسپاون شدم . تا سه روز خونه نداشتم بعد ساختنش از بازی خارج شدم برای چند روز بازی نکردم به خاطر مدرسه. وقتی یه وقت پیدا کردم رفتم تو دنیام ولی وقتی کامل لود شد دیدم تو خونم نیستم بلکه زیر بدراک ها تو تاریکی مطلق بودم ! اون جا یدونه تابلو بود که یه متن به زبان سوئدی بود یه اسکرین شات گرفتم و از ترسم از بازی خارج شدم. گوگل ترنسلیت رو باز کردم و از روی اسکرین شات متن رو تایپ کردم معنی باعث شد قلبم یخ بزنه:
کمک! نول اینجاست! به همه درباره ی من بگو !
بدون معطلی به بازی برگشتم این دفعه تو آسمون بودم فقط یه بد راک منو رو زمین نگه داشته بود هیروبراین داشت جلوم پرواز می کرد این دفعه شجاعت به خرج دادم و خارج نشدم منتظر شدم که ببینم چی کار می خواد بکنه اون شروع کرد به فرستادن پیام های بدون نام. من از تک تکشون اسکرین شات گرفتم و بازی کرش کرد دوباره به گوگل ترنسلیت رفتم و جمله ها رو تایپ کردم معنیش منو بیش تر ترسوند :
من به کمک نیاز دارم!

من تو تله افتادم.

آیا عصر طلایی ماینکرافت رو یادت میاد؟

اگه یادت میاد مردی که قبلا و الان ملاقات کردی رو یادت میاد؟

کسی که مثل تاریکی شب سیاهه.

این هیولا رو روشن نکن. (کنایه به اسکین کاملا سیاه نول)

تو می تونی سرزنشش کنی.

مطمئنم تا حالا داستان هایی درباره ی من شنیدی. من چجوری بازی کن ها رو شکنجه می کنم؟

تک تکشون الکیه!

من از این که یه موجود بد باشم خوشم نمیاد.

من یکی از آدمای خوبم.

اون کسی که قبلا دیدی.

اون متفاوته!

اون شیطانه!

لطفا به همه بگو که من تو تله افتادم.

شاید اون ها یه راه حلی داشته باشند.

اگه کمک نمی کنی به هر حال…

الان دیگه ماین کرافت بازی اونه !

اووووووووف شد 1634 واژه ( مرسی سرعت تایپ )

نول هم سیاه تر از تصور شماست !

کلیک روی تبلیغات بالا هم فراموش نشه 😐 :):):)
کلیک روی “مورد پسندم بود” هم فراموش نشه 🙂
خداحافظ شما

 

 

 

 

 

 

1563+
اگه شما هم دوست دارین اطلاعاتتون رو با بقیه به اشتراک بذارید و نویسنده سایت بشین اینجا کلیک کنید

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کپچا *

برای مشاهده یکی از پست های سایت
بصورت تصادفی اینجا کلیک کنید.